مهربانو

طبقه بندی موضوعی

کروم رو که باز میکنم 

روش دم کردن چای ماسالا* ،

فیلم تفکر و پژوهش ،

Brother tendy sewing machine

میاد بالا.

چند وقت بود اینجا رو _ به خاطر مشغله ی کاری _یادم رفته بود ؛

که به قول خودم چیزی رو از دست ندادم . دی:

 

 

پ ن : *همسر جان چای ماسالا خریده بود؛ منم انقدر خوب بلد بودم دم کنم که اومدم سراغ گوگل .

پ ن :   

دوستم داری میدانم ؛ باز 

دوست دارم که بپرسم  #گاه  ی

دوست دارم که بدانم امروز 

مثل دیروز مرا میخواهی
 
 
شعر از محمدعلی بهمنی
 
 
 
 

 

 

مهر بانو

حالت یک سگ ولگرد را نداشته باش که هر لگدی که میخورد، حقش است

و از تمام دنیا به اندازه کسی که لگدش میزند، متنفر است!

 

پ ن : بخشی از کتاب بلندی های بادگیر / اثر امیلی برونته / ترجمه رضا رضایی

 

 

مهر بانو

یه روزایی هست که آدم دوست داره سرش تو لاک خودش باشه ؛

البته نه لاک ناخن هاش ...

لاک تنهایی ،  لاک خلوت .

یه جوری که مجبور نباشه به نسبت خویشاوندی یا خانوادگیش فکر کنه

یه طوری که نخواد دوستاشو به یاد بیاره

نخواد حتی کارای روزمره شو انجام بده

 

پ ن : شاید کمی سکوت …

 

 

مهر بانو

بچه که بودیم وقتی کسی مطلب بی مزه ای تعریف میکرد و از ما توقع خندیدن داشت، بهش میگفتیم : 

بخندم یا پولشو بدم؟

چند روز پیش که به یکی از فروشگاه های زنجیره ای - برای خرید - رفته بودیم با دیدن قیمت روی بسته رب گوجه فرنگی یاد این خاطره کودکی افتادم. دو سه بار صفرهای جلوی عدد قیمت رو شمردم ؛ واقعا باورم نمیشد.

نه خندیدم ، نه خرید کردم و نه پولشو دادم ...

رب گوجه که تولید داخله ؛

خودمون هم به خودمون رحم نمیکنیم :l

 

پ ن :من راه تو را بسته ؛ تو راه مرا بسته ؛ امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم …

 

 

مهر بانو

کذب الموت و الحسین مخلد 

کلما مر الزمان ذکره یتجدد

 

پ ن : لحظه های عاشقی چه زود میگذرند ...

 

 

 

 

مهر بانو

عاقل به کنار رود راهی می جست

دیوانه ی پابرهنه از آب گذشت

پ ن : اوهوممم ...

 

 

مهر بانو

یه مسافرت کوتاه در کنار فرشته های زمینی حال آدم رو بدجوری خوب میکنه.

حس میکردم با هم همگروه هستیم. انگار قراره هرکسی جاش معلوم بشه.

به دوست و آشنا و فامیل بودن هم نیست. کم کم روزگار درون آدما رو نشون میده.

 

پ ن : 3 روز خاطره انگیز پر از آرامش :)

پ ن : جا داره از همراه صمیمی این روزها م _ سیتریزین _ تشکر کنم.

 

 

مهر بانو

تا حالا شده یه مدتی یه گوشه بشینید و فکر کنید؟

به آرزوهاتون ؛

به خواسته هایی که داشتید و بهش رسیدید ؛

به چیزایی که دوست داشتید و هیچوقت نتونستید به دست بیارید ؛

به اشتباهاتتون؛

به بیراهه هایی که فقط وقتتون رو تلف کردند ؛

حتی به همین حالا ،

و حتی تر به آینده ...

یه دو دو تا چهارتا لازمه تا یادمون بیاد چی به چیه.

گاهی وقتا تلخه و گاهی شیرین.

یه وقتایی سبک میشیم و یه موقعهایی سنگین.

 

 

اوهوم...

 

پ ن : پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله :فِکرَةُ ساعَةٍ خَیرٌ مِن عِبادَةِ سَنةٍ/

ساعتى اندیشه کردن، بهتر از یک سال عبادت است. / .بحار الأنوار : ۷۱/۳۲۶/۲۰.

 

 


 

مهر بانو

م میگه هرکسی باید مسیر زندگی رو تنهایی بره. 

میگه باید مواظب باشی جسمت آسیب نبینه تا مرکب روحت بشه.

میگه هرچی سختی بیشتر بشه برای آدم بهتره. بعدش میخنده که فکر نکنی میخوام گولت بزنما...

همه ی حرفاش علی رغم درست بودن برام تکراریه. تکرار حرفهایی که از دیگران هم شنیدم.

دارم فکر میکنم چرا همه باید اینا رو به من! بگویند. : )   ؛ ادبی نوشتم که بد خونده نشه.

یاد حرفای قدیمش میافتم که بهم فهموند حال و روزم دیده شده و چه خوب بود برای من .

چقدر نمیشه همه چی رو گفت.

 

پ ن : تنها مگذار بر زمینم یا رب ؛ تنهایی ها فقط برازنده ی توست ...

پ ن : تکرار یه روز بد ...

 

 

مهر بانو

سیصد تومن داری به حسابم بزنی؟

اینو ه.ن فرستاده.

میگم : خب داری براش بزن. مونده ی حسابشو نشونم میده که ینی ....

و در حد توانش میزنه.

 

پ ن : روزگار بدی شده ... بد روزگاری شده ...

پ ن : دیری اگر چنین گذرد میرود به باد ؛ این سرزمین کوروش و داراب  و کیقباد ...

پ ن : ملت دارن میرن به فنا خدا ...

 

 

مهر بانو