مهربانو

طبقه بندی موضوعی

توی یکی از روزایی که بابا بیمارستان بود ،

ش.  با همسرش اومده بودند ملاقات ؛

به من گفت اگه بیرون از اینجا دیده بودمت نمیشناختم.

 

اون روز حس کردم دال .الف اول منو نشناخت.

شاید به همین دلیل دو بار سلام کردم و نجوابید!

_دفعه سوم جواب سلام داد🙄

شایدم بنده خدا پیر شده گوشاش سنگین شده😁_

شاید بخاطر همین بهم گفت خیلی لاغر شدی و ...

 

یه روز سخت و یه شب سخت تر رو گذروندم تا درد دستم آروم بشه.

الان فقط موقع سجده ، جای نیش آمپول درد میگیره😵‍💫

ولی عوضش میتونم دستم رو بالا بیارم و لیوانم رو بلند کنم .

اون روز انقد دستم درد می کرد یادم رفت پول تزریق رو حساب کنم.

شام شب رو هم به ر.م مشاوره دادم و درست کرد.

 

پ ن : دست شما درد نکنه یه دعای واقعیه. 

اینو دوبار با تمام وجودم حس کردم ؛

یه بار اون موقع که کتفم در رفته بود

یه بارم چند روز پیش که دال . الف زحمت کشید کورتون تزریق کرد.

 

#دست_شما_درد_نکنه

 

 

 

مهر بانو

نظرات  (۱)

تقریبا هرسال ۱۷ دی میرم سالگرد تختی.
تا حالا ابن بابویه رفتی؟
تاریخ تهران و شاید ایران تو این گورستان جمع شده ، من حدودا چهار پنج دفعه پشت سرهم اختصاصی برای فقط دیدن همه جاش رفتم تا تونستم کامل ببینمش.

اگه وقت نکردی بری فیلم مستندشو ببین .
اگه پیداش نکردی بگو لینک شو برات اینجا بذارم.
اگه هم کلا دوست نداری که هیچ.
دی ۱۴۰۳
پاسخ:
متاسفانه هنوز توفیق نداشتم برم
بیشتر وقتا که‌ میریم شهر ری یا برای زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السلام هست که معمولا شبه و دیگه به ابن بابویه نمی رسیم
یا در ایام تولد و شهادت امام سجاد علیه السلام میریم زیارت بی بی شهربانو سلام الله علیها.
ممنون میشم لینکشو بإرسالید. #باتشکر

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی