مهربانو

طبقه بندی موضوعی

حضرت امیرالمؤمنین  علی علیه السلام می فرماید: وقت هر انسان مؤمن سه قسمت است:

  یک وقت و ساعتی که برای مناجات و دعا و عبادت است ؛

  یک وقت و ساعتی که برای کسب معاش و در آمد است ؛

  یک وقت و ساعتی که برای تفریح و استفاده از لذتهای حلال است ؛

و انسان عاقل جز در این سه مورد، وقت نمی گذارد : یا کسب معاش یا قدم نهادن برای معاد و آخرت و یا لذت بردن در غیر حرام.


پ ن : قَالَ امیرُ المومنین علی علیه السلام :

 لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ فَسَاعَةٌ یُنَاجِی فِیهَا رَبَّهُ وَ سَاعَةٌ یَرُمُّ مَعَاشَهُ وَ سَاعَةٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَ بَیْنَ لَذَّتِهَا فِیمَا یَحِلُّ وَ یَجْمُلُ وَ لَیْسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ شَاخِصاً إِلَّا فِی ثَلَاثٍ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ أَوْ خُطْوَةٍ فِی مَعَادٍ أَوْ لَذَّةٍ فِی غَیْرِ مُحَرَّم‏ /نهج البلاغه کلمات قصار ش 390.




مهر بانو

9

حس می کنم وقتم خیلی کمه ؛

وقتی که بتونم راحت ، با آرامش و بدون دغدغه روی کارم متمرکز  بشم ؛

وقتی که مال خودم باشه.

گاهی وقتا از اینکه باید بر اساس برنامه اطرافیان برنامه های خودم رو تنظیم کنم عصبی میشم.

با م.ب تلگرامی حرف زدم..

گفت به سوال م.ص تو گروه جواب ندادی.

گفتم بنا به ضرورت میام تلگرام و سوالشو ندیدم.

اگه وقت داشته باشم یا توی اینستاگرام هستم یا پینترست ؛ اونم بیشتر برای پیشبرد کارمه.

جالبه که دیگه حوصله ی نت رو هم ندارم.

برام درد دل کرد ؛ من هم.

گفت یه سفارش هایی رو براش آماده کنم.

دیروز تو  آموزشگاه ورکشاپ داشتیم. به نظر من فوق العاده بود. کلی بهم انرژی داد.

همش فکرم مشغول اینه که یه روزی بتونم یه جا به دور از آمد و شد ِ این و اون بشینم و به کارهام برسم.

م امروز قرار داشت. دیشب باهم حرف زدیم ؛ نظرم رو پرسید ؛ گفت هنوز برای لوگو جوابی نداده. ...

قرار شد لوگوی کار من هم بره برای طراحی.

تا خدا چی بخواد.


پ ن : یه وقتایی حرفم نمیاد ؛ شاید هم لزومی نداره  حرفم بیاد.

پ ن : قهوه م داره سرد میشه دیگه  : )





مهر بانو

8

أعوذُ بِاللهِ مِن الشَّیطانِ الرَّجیم

بِسم الله الرَّحمن الرَّحیم


هُوَ اللهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ (22)
هُوَ اللهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ (23)

هُوَ اللهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَی یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ‏»(24)

امام حسن علیه‏ السلام فرمودند: هر کس چون صبح کند و سه آیۀ آخر سوره حشر را بخواند و در آن روز بمیرد، مهر شهدا بر پرونده ‏اش خواهد خورد، و چون شب کند و بخواند و در آن شب بمیرد، نیز ممهور به مهر شهدا می‏شود.


پ ن : منبع : الدر المنثور ج 2 ص 202 / بحارالانوار ج 92 ص 310


مهر بانو

7

هر وقت به کارهای مورد علاقه م می پردازم هم کلی انرژی میگیرم تا بهتر ادامه بدم و هم افسوس میخورم که نمی تونم به اموری مشابه بپردازم و از طرفی وجود یه سری چیزا رو برای خودم لازم میبینم تا بهتر بتونم به هدفم برسم.

ولی خودم اینو خوب میفهمم که علاقه هام - نسبت به چندسال پیش - کمی تغییر کرده.

باهم رفتیم دکتر. خودم فکر می کنم لازم نبود ولی حتما خیلی از کارافتاده به نظر رسیدم که ر.م با اصرار منو برد دکتر.

خیلی بهتر شدم ولی هنوز راحت نمی تونم نفس بکشم.

سفارشای م.ص رو تموم کردم و عکساشو براش فرستادم. کلی قلب برام فرستاد و نوشت : ممنون دوست هنرمندم. 

: )

م کانال تلگرام و صفحه ی اینستا رو راه اندازی کرد تا بتونیم نمونه های کار رو برای فروش بذاریم ولی هنوز لوگو آماده نشده. 

: (

این کار رو خیــــــــــــــــــــــلی دوست دارم هرچند برای عده ای عجیبه و به نظرشون خیلی زحمت داره.

م.الف بهم گفت : تو حیف و میل شدی ! که نرفتی هنر بخونی. ... 

خدا روشکر راضی ام. 


پ ن : یه وقتایی با زور یه چیزایی رو از خدا می خوایم ولی نمیدونیم چی قراره برامون مقدر بشه ؛ بعدنا که برمیگردیم و به گذشته نگاه می کنیم میبینیم خدا بهترین ها رو برامون رقم زده و اگر از اول انقد دست و پا نمی زدیم شاید راحت تر و زودتر میرسیدیم...

پ ن : یه وقتایی لازمه به جای فکر کردن به بدبختیا و نداشته ها ، به خوشبختیا و داشته هامون فکر کنیم. خیلی لازمه شکرخدا رو به جا بیاریم.

و آخِرُ دَعوئنا عَنِ الحَمدُ للهِ رَبِّ الَعَالَمین.



مهر بانو

6

ویزاها آماده شده.

جمعیتی که امسال همراهیشون میکنیم خیلی بیشتر از سالای قبله ؛

از طرفی سال اولی زیاد داریم و باید حواسمون بهشون باشه تا مشکلی براشون پیش نیاد.

هر سال یه جور خاصه و تازگی خودشو داره.

مامان اینا ده روز زودتر رفتن ؛ 

یه سفر 7 نفره ی به یاد موندنی ؛ یحتمل ترسشون  از تنهایی سفر کردن میریزه.


پ ن : اللّهُمَّ ارزُقنَا زِیارَتَ الحُسَین عَلَیه السَّلام فِی الدُّنیا و شَفَا عَتَهُ فِی الآخِرَة ؛ آمین.

پ ن : دعاهای زیادی هست که دوست دارم تحت قبه بخونم ...




مهر بانو

5

مردک* لباس پیغمبر رو پوشیده ؛

پررو پررو میگه:"  ماهرچی داریم از اسلام داریم ؛ ما خودمون هم نونش رو خوردیم ؛ زندگیمون هم از اسلامه ولی همه چیز اسلام رو هم نمیشه رعایت کرد  بعضی از احکامش مال صدر اسلامه! مثلا اگر قرار باشه ربا حرام باشه باید درِ بانکها رو بست ... " و مزخرفات دیگه ای که همون روش معاویه و یزید رو تداعی میکنه.

اسلامی که نشود احکامش رو اجرا کرد که اسلام نیست!!! احکام ربا مال صدر اسلامه؟؟؟ 

خدا لعنتتون کنه که با لباس پیغمبر دارید مردم رو فریب میدید. 

پ ن : نص صریح قرآن در آیات 39 سوره روم ، 161 سوره نساء ، 130 ، 131 ، 132 سوره آل عمران ، 275، 276، 278 ، 279 و 280 سوره بقره به حرام بودن ربا اشاره میکند. نکنه قرآن هم مال صدر اسلام بوده؟!

پ ن : رسول خدا صلی الله علیه و آله در ضمن وصیتی به علی بن ابیطالب فرمود : یا علی ربا هفتاد جزء است ؛ آسانترین جزءش مانند آن است که کسی با مادر خودش در خانه کعبه عمل جنسی انجام دهد ؛ یاعلی یک درهم ربا از هفتاد زنا که شخص با محرم خود در بیت الله الحرام بجا آورد بزرگتر است./ الخصال / ترجمه فهری / ج 2 / 705

پ ن : روزگاری بر مردم پیش آید که همه رباخوار شوند ؛ اگر کسی رباخواری نکند غبارش بدو رسد. / نهج الفصاحه / ح  2364


پ ن : دلم گرفته از این روزها دلم تنگ است ؛ میان ما و رسیدن هزار فرسنگ است /

هزار چشمۀ فریاد در دلم جوشید ؛ چگونه راه بجوید که روبرو سنگ است / سلمان هراتی


*مصباح یزدی





مهر بانو

4

تلویزیون روشن بود.  

ح داشت این کانال اون کانال میکرد تا ببینه کانالای دیگه چی نشون میده.

تو یکی از شبکه ها مشاعره پخش میکرد.

ذهنم به سمت روایتی* از امام صادق علیه السلام رفت و اینکه چقدر دوست داشتن یا برعکسش دوست نداشتن میتونه مسیر زندگی و علایق آدما رو تغییر بده ؛ اینکه یه روز یکی از علاقه های زندگیم شعر و شاعری و مشاعره بود و حالا بعد از خوندن اسنادی که تو صفحه اینستای م.ا بود علاقه م  و دیدم به این مقوله کلی تغییر کرده. 

گاهی فکر میکنم خدا قدم به قدم و یواش یواش داره منو میبره به اون طرفی که خودش دوست داره. یاد گرفتم خودم رو رها کنم- درست مثل یه برگ که خودشو تو مسیر رودخونه رها کرده - و مخالفت نکنم ؛ اینجوری هم خوشایندتره و هم امنیت بیشتری دارم.


پ ن : رشته ای بر گردنم افکنده دوست ؛ میکشد هرجا که خاطرخواه اوست ...


*فضیل بن یسار روایت کرده است که گفت امام جعفر صادق علیه السلام را سوال کردم از دوستی و دشمنی ؛که آیا هریک از این ها از جمله ی ایمان و جزء آن است؟ فرمود که: «مگر ایمان چیزى غیر از دوستى و دشمنى هست؟». بعد از آن این آیه را تلاوت فرمود که: «حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ» 

 ایمان را محبوب شما کرد و آن را در نظرتان آراست و کفر و فسق و نافرمانى را برایتان ناپسند ساخت.آن گروه، ایشانند که راه راست یافتگانند». / منبع تحفة الاولیاء( ترجمه اصول کافی ) جلد 3 - مترجم محمدعلی اردکانی /صفحه : ۳۲۷




مهر بانو

3

دیشب م.ب عکسی رو که با س.س تو عروسی من گرفته بودند برام فرستاد ؛

همین هم زمینه ای شد تا یادی از گذشته ها و خاطرات اون روزا بکنیم.

گفت س.س برای ادامه ی تحصیل با همسرش رفته آلمان. 

م.ب ازم خواسته تا بهش خیاطی یاد بدم. گفت بدون تعارف مثل یه شاگرد غریبه باهاش باشم.

و البته قرار شد بهم کمک کنه تا یه کار عقب مونده رو به سرانجام برسونم.

خدا بهش خیر بده ؛ برای من که همیشه دست به خیر بوده.


پ ن : این روزها آدم های خوب خیلی کم اند. خدا عاقبت او و ما را بخیر کنه. 

پ ن : ربِّ إنّی مغلوبٌ فانتَصِر و أنتَ خیرُ النّاصِرین ...





مهر بانو

2

هر روز اتفاقاتی میفته که دید ما رو نسبت به دور و برمون  - اگه عوض نکنه - تغییر میده.

نمیدونم میشه اینو گفت یا نه ولی به نظرم خدا باید خیلی آدمو دوست داشته باشه تا بهش بفهمونه که چه اتفاقاتی درحال رخ دادنه.

اینکه بفهمیم غیر از خدا کسای دیگه ای هم از کارهامون مطلع میشن. البته در این مورد چیزای زیادی شنیدیم ولی حقیقتا شنیدن کی بود مانند دیدن.

منبر هیأت دیشب برای من واقعا خاص بود. یاد حرفایی که ح.خ  تو مشهد بهم گفت افتادم. 

 صفحه ی اینستای م.ا هم حتی خیلی از علاقه مندی هام رو کلا عوض کرد.

فهمیدم خیلی از اونایی که آوازه شون دنیا رو پر کرده به ترکستان رفتند.

خدا رو شکر...


پ ن : خدایا به آنچه در معرض رضای توست ما را متمایل کن و از قدرتمان بر امری که سبب خشم توست بکاه... / فرازی از مناجات نهم صحیفه سجادیه




مهر بانو

1

به نام خدا


نمی دونم این نوشتن چی داره که یه وقتایی خیلی دلم برا ش تنگ میشه.

به خاطر همینم تصمیم گرفتم دوباره شروع کنم

امروز یه سفارش خوب نمدی  از م.ص داشتم.

ان شا الله که خیر است.

دیشب شام غریبان  امام حسین علیه السلام بود.

کم کم به خاطر مدرسه ح تو هیأت های کمتری میتونم شرکت کنم. کاش اگه کمیت نداره کیفیت داشته باشه.


پ ن : هرچه گفتیم جز حکایت دوست در همه عمر از آن پشیمانیم.




مهر بانو