مهربانو

طبقه بندی موضوعی

۱۸ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است

شب فراق که داند که تا سحر چندست
مگر کسی که به زندان عشق در بندست

.
گرفتم از غم دل راه بوستان گیرم
کدام سرو به بالای دوست مانندست؟

.
پیام من که رساند به یار مهرگسل
که برشکستی و ما را هنوز پیوندست

.
قسم به جان تو گفتن طریق عزت نیست
به خاک پای تو وان هم عظیم سوگندست

.
که با شکستن پیمان و برگرفتن دل
هنوز دیده به دیدارت آرزومندست

.
بیا که بر سر کویت بساط چهرهٔ ماست
به جای خاک که در زیر پایت افکندست

.
خیال روی تو بیخ امید بنشاندست
بلای عشق تو بنیاد صبر برکندست

.
عجب در آن که تو مجموع و گر قیاس کنی
به زیر هر خم مویت دلی پراکندست

.
اگر برهنه نباشی که شخص بنمایی
گمان برند که پیراهنت گل‌آکندست

.
ز دست رفته نه تنها منم در این سودا
چه دست‌ها که ز دست تو بر خداوندست

.
فراق یار که پیش تو کاه برگی نیست
بیا و بر دل من بین که کوه الوندست

.
ز ضعف طاقت آهم نماند و ترسم خلق
گمان برند که سعدی ز دوست خرسندست

.

پ ن : میگه : ببین چه شعری پیدا کردم ... و توی واتس اپ برام میفرسته.

دروغ چرا؟ هنوز شعرای سعدی رو دوست دارم

ولی دیگه مث‌ قبل تو فاز شعر نیستم.

 

پ ن : یه روز که مزون نبودم خ.م جام نشسته بوده و شعر می خونده ؛

م.جون میگفت گفته :

جای خانوم میم _یعنی من _یه جوریه انگار آدم حس شعر گفتنش میاد.

سرِ کار هم همه فهمیدن من و شعر یه ارتباطی باهم داریم ؛)

 

 

مهر بانو

مامان ر.م بهش زنگ زده بود که برای روز مادر دعوت کنه بریم اونجا ؛

گفتم گل پسر امتحان داره بگو آخر هفته -یحتمل پنج شنبه- میاییم .

به ر.م گفتم چون سلیقه مامانت خاصه براش کارت هدیه بگیر تا خودش هرچی دوست داره بخره ؛

گفت نه !

مامان گفته :

هیچی نمیخواد بگیرید ؛ همین که منو بردی کربلا خیلیه و ...

گفتم : نه! براش کارت هدیه با مبلغ *** بگیر.

امروز که از سر کار اومد کارت هدیه گرفته بود.

کارت رو داد به من و گفت  : به خاطر شما گرفتم وگرنه به نظر من لازم نیست.

گفتم : آدم فقط یه مادر داره ؛ فقط یه روز تو سال روز مادره ؛

راه دوری نمی ره برای مادرت کاری بکنی.

دیگه چیزی نگفت.

؛)

 

پ ن : اگه  مادر دارید قدرشو بیشتر بدونید . 

پ ن : خدا به همه مادرها سلامتی و عمر با عزت بده./ آمین

پ ن :

تنها به این دلیل که تنها خدا یکی ست ، در آینه برای تو مانند آفرید

بی شک تو را برای کسانی که در زمین ، تصویری از بهشت بخواهند آفرید

 

 

 

 

مهر بانو

دقایقی ز زمانه هنوز در پیش است

که از سراسر بگذشته ارزشش بیش است

 

پ ن : عباس غازی

 

مهر بانو

ابتسام پیام داده بود که شماره فاطمه رو داری؟

گفتم : فاطمه؟

گفت همون که تو خیمه بود ، ترجمه میکرد ، همونجا که فیلم دیدیم ...

گفتم : متاسفانه شماره ش رو ندارم.

امروز از داداش جون خواستم اگه شماره ش رو دارن بگه تا به ابتسام بگم.

گفت میپرسم  بهت میگم .

بعد خوند :

دشمنت را همچو میخ خیمه می خواهم مدام

سر به سنگ و تن به خاک و ریسمان بر گردنش

 

پ ن : ابتسام و خواهر و برادرش از همسفرای لبنانی مون بودند.

پ ن : فقط خدا می دونه چه حالی دارند / براشون دعا کنیم.

 

 

 

مهر بانو

https://www.aparat.com/v/FKsJb

 

پ ن : مجری یکی از برنامه های عید فطر این شعر رو خوند.

پ ن : هوشنگ ابتهاج از یه طرف من رو یاد سرزمین مادری م

و از یه طرف یاد س.ا که اسم دخترش ارغوان هست میاندازه.

پ ن : برنامه سرزمین شعر رو از شبکه چهار میبینم.

پ ن : لینک مربوط به دکلمه شعر با صدای شاعر است :)

 

 

 

مهر بانو

همیشه ساکت و سرکش بود

ولی‌ ولی به خودت سوگند

در این دریغ زمستانی

دلم هوای تو را دارد 

 

پ ن : شعر از قیصر امین‌ پور

مهر بانو

اگر باشی محبت روزگاری تازه خواهد یافت

زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت

 

دل من نیز با تو بعد از آن پاییز طولانی

دوباره چون گذشته نوبهاری تازه خواهد یافت

 

درخت یادگاری باز هم بالنده خواهد شد

که عشق از کُندهٔ ما یادگاری تازه خواهد یافت

 

دهانت جوجه‌هایش را پریدن گر بیاموزد

کلام از لهجهٔ تو اعتباری تازه خواهد یافت

 

بدین سان که من و تو از تفاهم عشق می‌سازیم

از این پس عشق‌ورزی هم، قراری تازه خواهد یافت

 

من و تو عشق را گسترده‌تر خواهیم کرد، آری

که نوع عاشقان از ما تباری تازه خواهد یافت

 

تو خوب مطلقی ، من خوب‌ها را با تو می‌سنجم

بدین سان بعد از این خوبی، عیاری تازه خواهد یافت

 

پ ن : شعر از مرحوم حسین منزوی

پ ن : به م. م گفتم شعرام زیاد شده شاید بدم چاپشون کنند.

یحتمل در گاه نوشت هام بذارم....

 

 

مهر بانو

گچدی ، گئتدی، ایتدی، باتدی، داغیلدی.

پ ن : شهریار

پ ن : من ترک نیستم😐

 

 

 

مهر بانو

 

از ضریحت خوشه ی انگور بیرون آمده

میوه ی بیرون زده ازباغ سهم عابر است

 

پ ن : رَضِیتُ بِکَ یَامَوْلَایَ إِمَاماً وَ وَلِیّاً وَ مُرْشِداً لَا أَبْغِی بِکَ بَدَلًا وَ لَا أَتَّخِذُ مِنْ دُونِکَ وَلِیّاً

 

پ ن: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوَلَایَةِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ عَلِىِّ بْنِ اَبیطالِب و  وَالْأَئِمَّةِ المعصومین علیهم السلام

 

پ ن: 🌸عیدالله الأکبر #عید_غدیر_خم بر محبان و شیعیان امیرالمومنین علیه السلام مبارک🌸

 

پ ن : دوست داشتم این نوشته با عشق نامگذاری بشه نه با شماره❤️

 

 

 

مهر بانو

به حرفهایی که با من میگویی گوش میکنم

فکر میکنم 

به اینکه تو دروغ نمیگویی 

به اینکه مهربان تر از من برای فرزندم هستی

به اینکه دوست دارمت 

مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ ١

و با خودم میاندیشم

سخت میگذرد این روزها

وقتی تو را دیگری معنا میکند 

تو را دیگری میشناساند

و من به انتظار روز دیدارت جان میفرسایم

 وَ أَبْلَیْتُ شَبَابِی فِی سَکْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْک ٢

 

پ ن :

بی‌تو همه هیچ نیست در ملک وجود

ور هیچ نباشد چو تو هستی همه هست 

سعدی

 

١. آیه ٧٩ سوره نساء

٢. فرازی از مناجات شعبانیه

 

 

 

 

مهر بانو