مهربانو

طبقه بندی موضوعی

هفته گذشته ،

خ.الف گفته بود شیرینی اینکه پسرش برای آموزشی افتاده تهران ،

شنبه بهمون چلوکباب میده.

من گفتم : میشه شنبه نباشه ؟

گفت : چرا؟ شما نمیایین؟

گفتم : میام ؛ یه کاری دارم ...

...

امروز یه کارایی پیش اومد که اول پیام دادم نمیام سر کار

بعد وقتی رفتم سر کار خ.م گفت : 

عه ... اومدین؟

گفتم چه اتفاقاتی افتاده ...

پرسید :

شما به خ.الف گفته بودین شنبه ناهار نده یا یکشنبه؟

گفتم : شنبه ؛ 

چون شنبه گل دختر رو قرار بود با خودم بیارم مزون

نمی خواستم در معذوریت قرار بگیره ...

خ .م خندید و به بقیه گفت :

دیدین گفتم ...!؟ حتی علتش رو هم درست حدس زدم .

 

پ ن : حس می کنم خ.م خیلی با روحیاتم آشنا شده .

 

 

 

مهر بانو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی