مهربانو

طبقه بندی موضوعی

چند وقته خیلی دارم به صداقت فکر می کنم

اگه حرفی میزنم ، 

اکه دعایی می خونم ،

اگه کاری انجام میدم ...

فکر می‌کنم چقدرش راسته؟

وقتی جایی در مورد راستی و صداقت میخونم یا میشنوم ،

انگار توجهم جلب میشه ...

 

اینجا رو خیییلی دوست دارم :

 إِلَهِی هَبْ لِی قَلْبا یُدْنِیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ وَ لِسَانا یُرْفَعُ إِلَیْکَ صِدْقُهُ* ... 

بارالها،  مرا دلی ده که شوقش او را به تو نزدیک کند

و زبانی ده که راستگویی اش به  سوی تو بالا بیاوردش ...

 

پ ن :

امیرالمومنین علی علیه السلام  از رسول خدا صلی الله علیه و آله سوال کرد 

که چکار کنم که اهل نجات باشم، پیامبر فرمود: برای نجاتت دو کار باید انجام دهی:

«کُلْ حَلالاً وَ قُلْ صِدْقاً» حلال بخور و راست بگو./ بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۳۸۳

 

پ ن :* فرازی از مناجات شعبانیه

 

 

مهر بانو

نظرات  (۵)

هر چی دوست دارید بنویسید، ما میخونیم

گرسیا از ماست
پاسخ:
و #گاه در سکوت فریادی ست که نمی گذارد صداهای دیگر را بشنویم …
واگعی به علی

نمیدونم تو بحث اینجوری به نظر میرسه که دارید طفره میرید. این جور که پیش میره تا منو سحر نکنی بحث تموم نمیشه.
ممنون بابت توضیحات:)
پاسخ:
علی یارتون

از چی طفره میرم؟
چی دوست دارید اینجا بخونید؟ 

Gracias 
معرف که سهله, ضامنم خواستید بگید در خدمتم.
اون حس در مورد ایده آلیست نبود در مورد اذیت اطرافیان بود.
ولی در مورد انتخابها کاملا درست میگید، بستگی به اون لحظاتمون داره. ولی ایده آلیست بودن شما یه وجه ناخودآگاهتونه حتی اگه گاهی مثلا یه جنس خیلی ارزون بخرید یا مثالهای معنوی و غیرمادی دیگه
پاسخ:
واگعی یا کیک؟ 
پس امیدم بعد از خدا به #عصر باشه؟ 
عصر ظهور دیگه ایشالا؟ : )
فقط من دیگه باید #غروب خونه باشما


در خطوط بالایی فرمودین : “ … حس میکنم شما یه کمی ایده آلیستید. “
من اون حس رو  گفتم .
آما اون یکی حس :
 همیشه آدم هایی هستند که نظرشون با ما یکی نیست
حتی ممکنه یکی باشه ولی آزار دهنده باشه
ینی مثلا ما خودمون داریم با ذهنیتمون مبارزه می کنیم ولی اونا با حرفشون اون مساله رو که میخوایم از یاد ببریم بُلد میکنند.
با این وجود باید سعی کنیم رومون اثر نذاره …
همیشه به گل پسر -وقتی از یه مواردی از این دست شاکی میشه - میگم :
آدم در تضاد افکار رشد پیدا میکنه.
نمیخوام شعار بدم
تا مغز استخونم سوخته تا اینو فهمیدم.
یه وقتایی بازم تو این شرایط قرار میگیرم ؛ سخته ولی دیگه چه میشه کرد…
بالا رفتن سخته …

نیازی به گفتن من نیست, احتمالا اکثر کسانی که میشناسنتون به همین صفات خوب شما اذعان دارن .

در مورد حسم چرا نمیتونید چیزی بگید؟ یا درست گفتم با اشتباه دیگه.

چه حسن تصادفی 👍
پاسخ:

یادم باشه اگه معرف لازم داشتم  شما رو معرفی کنم خوب ازم تعریف می کنید.

فقط بگم شب یا روز؟  : )


در مورد حستون نمی تونم چیزی بگم  چون 

اولا به نظرم یه جور بازی با کلماته؛  یکی میگه ایده آلیست یکی میگه بلند پرواز یا نظایر اون

 در حالی که اولا فکر نکنم بالاترین حد همیشه دست یافتنی باشه و من هم شاید همیشه به نهایت چیزا فکر نمی کنم.

ثانیا پیش اومده که بین یه چیزی که بهترین هست و یه چیز معمولی ،

 ترجیح میدم یا انتخاب نکنم و یا اون بهترین رو انتخاب کنم.

و ثالثا پیش اومده که پایین ترین حد رو انتخاب کردم . 

منظورم اینه همیشه یه جور انتخاب نکردم و بستگی به موردش داره.

به نظرم جنبه های مختلف مادی و معنوی و حتی دوره زمانی که در اون انتخاب میکنم موثره.

حالا اگه یه جای حرفم مبهم بود بگید بیشتر بتوضیحم.

قلبا میدونم که شما از بهترین راستگویان جهان هستید
و حس میکنم شما یه کمی ایده آلیستید.


سر یه سری مسایل سیاسی و عقیدتی و خانوادگی با نزدیکانم چند بار بحث پیش اومد، و چند تا اتفاق بد برگشت ناپذیر هم افتاد که خوشبختانه من تو اون موضوع ها به صورت مستقیم نبودم.
بعد از یکی دو سال منم قاطی کردن، من آدم سفتی به نظر میرسم ولی واقعا توان این چیزارو ندارم. یهو خودمو از اون بحث ها و اختلافات جدا کردم.
گاهی حس میکنم حرفهای بعضی از اطرافیانت اذیتت میکنه. بهش به چشم یه لطف خداوندی نگاه کن.
خودم گاهی دوست دارم جایی حقم خورده بشه. بهم گرون فروشی بشه ، سرم کلاه بزارن، پشت سرم صفحه بزارن و غیبت کنن و تهمت بزنن.
اینجوری احساس سبک باری میکنم.
این طرز فکر بعد از این که تقریبا مطمئن شدم دنیای دیگری هم هست به وجود اومد. من برای درک این مسیر زندگی سختی رو (نه از لحاظ مالی چون هیچ وقت دغدغه مالی نداشتم) پشت سر گذاشتم. من پاره پاره شدن و فرو افتادن تکه های قلبم رو با از دست دادن نزدیکترین آدمهای زندگیم با تمام وجودم حس کردم.

پاسخ:
و کم من ثناء جمیل لست أهلا له نشرته …

قلب خوبی دارین که منو اینطوری میبینید
در مورد حستون نمی دونم چی بگم …
زیاد شنیدم بهم میگن بلند پروازم ، کمال گرام یا مواردی از این دست …

خدا حواسش به هممون هست … خودش هم کلا هست … :)
من فکر می کنم زندگی مثل کوره ست که می سوزونه و میسازه
یه کوره آدم‌ سازی …
سخته ولی آدم پخته میشه ‌و رشد میکنه …

اتفاقا دیروز با چندتا از دوستان همین بحث رو داشتیم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی