مهربانو

طبقه بندی موضوعی

با بچه ها شب شهادت حضرت زهرا رفتیم هیات دوبانو

-دیوانگان دو بانوی دمشق -

هنوز وارد سالن هیات نشده بودیم که خ.ف زنگ زد

و گفت فردا خونه مون آش نذری میپزیم تشریف بیارین

صبح بعد از خوردن صبحانه برای گل پسر ناهار درست کردم

و با گل دختر اومدیم خونه مامان اینا

گل دختر رو پیش مامان اینا گذاشتم و رفتم دنبال آش.

خونه شون نزدیک مدرسه قبلی گل پسر بود.

یه جور حیاط خلوت داشتند که یه دیگ بزرگ روی اجاق توش بود.

یه آقایی اومد و پای دیگ روضه خوند ؛

دو تا ظرف بهم آش داد تا برای خودمون و مامان اینا ببرم.

خدا رو شکر بابا خیلی بهتره ...

...

 

پ ن : الللهم استعملنی لما خلقتنی له...

پ ن : حتی نوشتنم هم نمیاد :(

پ ن : داداش جون میخواد بره ... هرچی گفتم منو هم ببر گفت نمیشه ...

ایشالا امنیت برقرار بشه میریم ...

 

 

مهر بانو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی