ز.ط از جمعه در بیمارستان بستریه
دوشنبه عمل شد
خانواده ش از اون روز تقریبا خونه ما بودند
فعلا نمیتونه حرف بزنه
امروز آوردنش بخش
شب قبل از عمل بهم گفت :
"برام دعا کن آرامش داشته باشم"
دلداریش دادم و گفتم :
" خدا مهربونتر از همه به بنده هاشه؛ نگران نباش ؛
این مرحله رو هم ان شا الله به سلامتی رد می کنی و برات خاطره میشه."
با اینکه مرگ حقه ولی کسی که بیمار میشه یه نعمت بهش داده شده
نعمتی که اون رو متوجه این میکنه که قرار نیست همیشه بمونه .
ماها تا وقتی نعمتی رو داریم یادمون میره
همین که از دست میدیمش افسوس میخوریم.
پ ن : راستش من خیلی دنبال موندن نیستم و به نظرم دنیا اینقدرام قشنگ نیست ؛از آدما می ترسم؛
پ ن : دلم نمیخواد با مریضی از دنیا برم.