مهربانو

طبقه بندی موضوعی

7

هر وقت به کارهای مورد علاقه م می پردازم هم کلی انرژی میگیرم تا بهتر ادامه بدم و هم افسوس میخورم که نمی تونم به اموری مشابه بپردازم و از طرفی وجود یه سری چیزا رو برای خودم لازم میبینم تا بهتر بتونم به هدفم برسم.

ولی خودم اینو خوب میفهمم که علاقه هام - نسبت به چندسال پیش - کمی تغییر کرده.

باهم رفتیم دکتر. خودم فکر می کنم لازم نبود ولی حتما خیلی از کارافتاده به نظر رسیدم که ر.م با اصرار منو برد دکتر.

خیلی بهتر شدم ولی هنوز راحت نمی تونم نفس بکشم.

سفارشای م.ص رو تموم کردم و عکساشو براش فرستادم. کلی قلب برام فرستاد و نوشت : ممنون دوست هنرمندم. 

: )

م کانال تلگرام و صفحه ی اینستا رو راه اندازی کرد تا بتونیم نمونه های کار رو برای فروش بذاریم ولی هنوز لوگو آماده نشده. 

: (

این کار رو خیــــــــــــــــــــــلی دوست دارم هرچند برای عده ای عجیبه و به نظرشون خیلی زحمت داره.

م.الف بهم گفت : تو حیف و میل شدی ! که نرفتی هنر بخونی. ... 

خدا روشکر راضی ام. 


پ ن : یه وقتایی با زور یه چیزایی رو از خدا می خوایم ولی نمیدونیم چی قراره برامون مقدر بشه ؛ بعدنا که برمیگردیم و به گذشته نگاه می کنیم میبینیم خدا بهترین ها رو برامون رقم زده و اگر از اول انقد دست و پا نمی زدیم شاید راحت تر و زودتر میرسیدیم...

پ ن : یه وقتایی لازمه به جای فکر کردن به بدبختیا و نداشته ها ، به خوشبختیا و داشته هامون فکر کنیم. خیلی لازمه شکرخدا رو به جا بیاریم.

و آخِرُ دَعوئنا عَنِ الحَمدُ للهِ رَبِّ الَعَالَمین.



مهر بانو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی