مهربانو

طبقه بندی موضوعی

4

تلویزیون روشن بود.  

ح داشت این کانال اون کانال میکرد تا ببینه کانالای دیگه چی نشون میده.

تو یکی از شبکه ها مشاعره پخش میکرد.

ذهنم به سمت روایتی* از امام صادق علیه السلام رفت و اینکه چقدر دوست داشتن یا برعکسش دوست نداشتن میتونه مسیر زندگی و علایق آدما رو تغییر بده ؛ اینکه یه روز یکی از علاقه های زندگیم شعر و شاعری و مشاعره بود و حالا بعد از خوندن اسنادی که تو صفحه اینستای م.ا بود علاقه م  و دیدم به این مقوله کلی تغییر کرده. 

گاهی فکر میکنم خدا قدم به قدم و یواش یواش داره منو میبره به اون طرفی که خودش دوست داره. یاد گرفتم خودم رو رها کنم- درست مثل یه برگ که خودشو تو مسیر رودخونه رها کرده - و مخالفت نکنم ؛ اینجوری هم خوشایندتره و هم امنیت بیشتری دارم.


پ ن : رشته ای بر گردنم افکنده دوست ؛ میکشد هرجا که خاطرخواه اوست ...


*فضیل بن یسار روایت کرده است که گفت امام جعفر صادق علیه السلام را سوال کردم از دوستی و دشمنی ؛که آیا هریک از این ها از جمله ی ایمان و جزء آن است؟ فرمود که: «مگر ایمان چیزى غیر از دوستى و دشمنى هست؟». بعد از آن این آیه را تلاوت فرمود که: «حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ» 

 ایمان را محبوب شما کرد و آن را در نظرتان آراست و کفر و فسق و نافرمانى را برایتان ناپسند ساخت.آن گروه، ایشانند که راه راست یافتگانند». / منبع تحفة الاولیاء( ترجمه اصول کافی ) جلد 3 - مترجم محمدعلی اردکانی /صفحه : ۳۲۷




مهر بانو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی