حدود یک هفته نبودیم
اولین بار بود که بعد از ازدواج بچه ها با خانواده ر.م هممون جمع شدیم.
خدارو شکر به همه خوش گذشت و تقریبا نظرات یک برایند مثبت داشت.
تو این مدت باغ گیاهشناسی و دریا و آبشار و جنگل رفتیم.
یه شب هم ویلای دایی پ.ا مهمون بودیم تا ترافیک سبک شه و بتونیم برگردیم.
دیروز آقای ح.پ تماس گرفت و گفت تخت رو تحویل میدن و ر.م مجبور شد تو بارون بره و کارهاش رو انجام بده.
سیلاب و یه نفر دیگه اومدن بارها رو آوردند بالا.
امسال توفیقمون برای رفتن هیات توی ماه مبارک کم بود. خیلی کم.
پ ن :امروز روز میلاد امام حسن مجتبی علیه السلامه.
پ ن : سیلاب اسم یه آدمه! واقعا پدر و مادرش چه فکری کردند این اسمو رو بچه شون گذاشتند :/
پ ن : توی ماه مبارک برای همدیگه دعا کنیم .
پ ن :به قول رونیا چه خبر مقلا؟